مجتمع چاپ سعید

کتاب آتشفشان طلا داستان دو پسر خاله با نام های بن رادل و سامی اسکیم می باشد که در اثر طغیان رودخانه بن دچار شکستگی پا می شود و سامی او را برای معالجه به داوسون سیتی می برد بن در بیمارستان نزدیک به یک ماه به خاطر وخامت شکستگی پا تحت مداوا قرار می گیر و در آنجا با مردی به نام ژاک لرون آشنا می شود این مرد که عمرش رو به پایان است نقشه یک کوه طلا را که بر روی یک پوست حک شده به آن ها می دهد. بن و سامی برای پیدا کردن کوه طلا در جستجوی آن عازم محلی می شوند که بر روی نقشه حک شده و در آن جا اتفاقات و ماجراهای خطرناکی می افتد که شرح کامل آن در این کتاب آمده است.